مزایای رویکرد RFT در زمینه زبان و شناخت
اریک فوکس
ترجمه عیسی حکمتی
نظریه های مختلفی – در رشته های علمی مختلف- وجود دارد که در صددند تا زبان و شناخت را تبیین و تشریح کنند. با وجود دسترسی به این نظریه های مختلف، برتری و ویژگی منحصر به فرد نظریه چارچوبهای ارتباطی چیست؟
ما بر این باوریم که رویکرد بافتاری کارکردی RFT در فهم رفتارهای پیچیده بشر، یک نظام تحلیلی را شکل داده است که امتیازات بیشتری نسبت به دیدگاههای ساختاری سنتی و مدلهای پردازش اطلاعات در باب زبان و شناخت دارد که این امتیازات به شرح ذیر هستند:
1- RFT واجد اصل ایجاز است، یعنی در زمینه تبیین زبان و شناخت بر اصول بنیادین و مفاهیم نسبتا معدودی متکی است1.
2- RFT واجد دقت است و برای مطالعه و بررسی زبان شرایطی را فراهم می کند که مطابق با تعاریف به دقت تصریح شده و شفاف فرآیندهای عناصر مختلف آن است.
3- RFT گستره وسیعی دارد، که تبیین های منطقی و رویکردهای تجربی نوینی برای دامنه وسیعی از رفتارهای پیچیده بشر در قلمرو بنیادی و کاربردی (مثل حل مسئله، استعاره ها، خود، معنویت، ارزشها، رفتار قاعده مند، آسیب شناسی روانی و ...) فراهم می کند.
4- RFT نظریه ای عمیق است، بدین معنا که در آن تحلیل های سطح نظری با تحلیل های سطح درمان پیوستگی دارد. مثلا آن تبیینی منطقی برای پدیده فرهنگی پیشرفت دانش فراهم می کند؛ پژوهشهای عصب شناختی اخیر نشان داده اند که به هنگام درگیر شدن افراد در پاسخدهی رابطهایِ استنتاجی، پردازشهای مغزی نیز در آنها فعال می شود؛ و مدلهای پیوندگرای مربوط به تاریخچه یادگیری فرد، بایستی چارچوبهای ارتباطی همسو با RFT را احراز کنند.
5- اصول RFT به صورت مستقیم، بویژه تحت شرایط آزمایشگاهی، قابل مشاهده هستند، بنابراین هیچ نیازی به استنباط درباره وجود ساختارها یا فرآیندهای مشاهده ناپذیر (مثل طرحواره های شناختی یا ابزارهای یادگیری زبانی 2) نیست.
6- RFT مبتنی بر پژوهشهای تجربی است، که پژوهشها بدون هیچ استثنایی اصول اصلی ان را مورد حمایت قرار داده اند. علاوه بر بیش از 30 مقاله تجربی که در زمینه درمان این رویکرد چاپ شده است، این نظریه داده های حاصل از صدها پژوهش در زمینه هم ارزی محرکها3 که از سال 1971 به بعد چاپ شده است را تبیین می کند. RFT تاکنون از آزمونهای تجربی سربلند بیرون آمده و همه دعاوی اصلی و محوری حداقل تا حدی حمایتهای تجربی داشته است.
7- RFT کاربرد مستقیم و بالینی دارد که در دیگر دیدگاههای مربوط به زبان و شناخت مشهود نیستند. حدود 30 پژوهش تجربی به صورت موفقیت آمیزی روشهای مبتنی بر RFT (بویژه درمان ACT و دیگر روشهای تغییر نگرش، انگ زدایی و پیشداوری ) را به کار برده و چنین تلویحات کاربردی در حال پیگیری و تداوم هستند.
8- RFT دیدگاهی مولد است. تبیین های این دیدگاه سریعا منجر به رویکردهای ابتکاری و تجربی نسبت به تقریبا همه موضعات مهم در حوزه زبان و شناخت شده اند.
9- RFT آزمون پذیر است. ادعای بنیادی این نظریه (که ارتباط دهی رفتار آموخته شده و شرطی در است) مسئله ای تجربی است. اگر چارچوبهای رابطه ای رشد نکنند، تحت کنترل بافت قرار نگیرد، نسبت به شکل دهی از طریق آموزش نمونه چندگانه (MET) به پیامدها پاسخ ندهند، پس تئوری ابطال خواهد شد. به علاوه، این ادعای بنیادی که چارچوبهای ارتباطی زیربنای زبان بشر است به صورت مستقیم و پراگماتیک آزمون پذیر4 است. مثلا اگر RFT در مقایسه با دیگر رویکردهای موجود منجر به مداخلات آموزشی موفقیت آمیز نشود، بنابراین این نظریه شکست می خورد (مراجعه کنید به بخش شواهد پژوهشی).
10- RFT وضعیتی پیشرونده دارد. RFT از آنچه که در درون «کمربند محافظتی»5 پارادایم رفتاری قرار دارد حمایت کرده و هنوز در معنایی که در فوق بدان اشاره شد مولد است. RFT یک نظریه رفتاری است که بر اصول رفتارگرایی استوار بوده، اما این اصول را به شکلی بنیادی در مسیری جدید با کاربردی عمیق و هیجان انگیز نسبت به هر موضوع مرتبط با رفتار پیچیده انسان گسترش می دهد. البته استفاده از اصول رفتارگرایی بدون تلاش برای سرهم بند کردن آن به پیش فرضهای پاردایم رفتاری است.
11- RFT نظریه ای منسجم است. بنیادهای فلسفی آن به خوبی مفصل بندی شده است؛ پیش فرضهای ان به صورت شفاف بیان شده اند؛ مفاهیم ان به دقت تعریف شده اند و همه این سطوح با یکدیگر تناسب دارند.
افزوده های مترجم
1-اصل ایجاز که در قلمرو علم و معرفت علمی تحت عنوان «اصل اوکام»، «تیغ اوکام» یا اصل گرایش به سادگی نیز شناخته شده است که برگرفته از نام فیلسوف و منطق دان انگلیسی قرن 14 است. مطابق این اصل، در مقام قیاس دو یا چند نظریه رقیب، آن نظریه ای مرجح است که پیش فرضهای کمتری داشته باشد. اوکام معتقد بود که در بحث از پدیده ها و وقایع به صورت علمی، نظریه ای که پیچیده تر باشد احتمال بروز اشتباه در آن بیشتر است، و بنابراین، در شرایط مساوی بودن سایر موارد، توضیح ساده تر، احتمال صحیح بودنش بیشتر است.
2- ابزارهای یادگیری زبان (LAD): یک قوای فرضی مربوط به ذهن است که نخستین بار توسط چامسکی مطرح شد که مبتنی بر این بود که توانایی ذهنی غریزی کودکان را قادر به اکتساب و تولید زبان می کند (نظریه فطری بودن زبان).
3- گرچه در سالهای نخست شکل گیری این نظریه، بر هم ارزی محرکها به عنوان زیربنای نظریه چارچوبهای ارتباطی تمرکز شده بود، اما در حدود 20 سال گذشته پژوهشها نشان داده اند که هم ارزی محرکها فقط یک نوع از چارچوبهای ارتباطی است (چارچوب همسانی یا یکی بودن) و انواع مختلفی از چارچوبهای ارتباطی مثل «بیشتر از- کمتر از»، «اگر-پس» و ... نیز وجود دارد که آنها هم به نوبه خود از اهمیت وافری برخوردارند و در آسیب روانی و .... نقش دارند.
2- در علم دو نوع دیدگاه در باب نظریه ها و سنجش و ارزیابی آنها وجود دارد (واقع گرایانه و ابزار گرایانه) و بر همین اساس نظریه پردازان و فلاسفه علم دسته نخست ملاک علمی بودن یک نظریه را ابطال پذیری و آزمون پذیری آن و تطابق نظریه با واقعیت بیرونی می دانند. نظریه پردازان دسته دوم، نه به تطابق نظریه با واقعیت بیرونی، بلکه بر کارآمدی و مفید بودن نظریه ها تاکید می کنند. رویکرد RFT/ACT بیشتر مبتنی بر فلسفه علم بافتاری است که رویکردی پراگماتیک بوده و نوع خاصی از ابزارگرایی علمی به شمار می رود.
5- اصطلاح «کمربند محافظتی» را ایمره لاکاتوش، فیلسوف علم مجاری، در زمینه نظریه های علمی به کار برده است. طبق دیدگاه وی هر نظریه ای (یا به تعبیری دقیق تر هر برنامه پژوهشی) یک هسته سخت دارد که در درون یک کمربند محافظتی یا ایمنی قرار دارد که این کمربند محافظتی بیشتر شامل فرضیه های کمکی است که مانع از ابطال شدن سریع هسته سخت نظریه می شود.